زندگی نامه استاد عبد الصمد قاضی زاده
الحمد لله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سید المرسلین و علی آله و صحبه و من تبعهم باحسان الی یوم الدین
سپاس بی پایان خداوند را که به انسان علم آموخت، عقل و نطق در او سرشت و او را با مسؤلیت تعمیر زمین برانگیخت.
مدتهاست که دوستان و یاران از من خواستهاند تا سرگذشت زندگیام را بنویسم، تا همه حاضر و غایب با آنچه بر من گذشته آشنا شوند. این زندگی نامه تصویری جامع از مسیر زندگی، تلاشهای علمی، فرهنگی و اجتماعی من را ارائه میدهد.
تولد و کودکی:
من در روز ۱۵ برج جوزای سال ۱۳۶۵ هجری شمسی (۵ جون ۱۹۸۶ میلادی) در قریه «اسفرنیه» ولسوالی پرچمن، ولایت فراه افغانستان به دنیا آمدم. خانوادهام که چند نسل با علم دین و تدین و فقر زیسته بودند، با تولد من امیدی تازه یافتند تا روحیه کهن خانوادگی تدین و علم را ادامه دهند.
کودکی من در میان طبیعت آرام و ساده کوه بند گذشت: از کوه و دامنه، باغ و بوستان، جویبارهای خرامان و همسایگان ساده و بیآلایش. در آن جهان کوچک، امید و هماهنگی موج می زد و دلم به همان جهان بی رنگ و شاد بود. با بزرگ تر شدن، دنیای بزرگسالان را یافتم که تولدی تازه می خواست و مسیر زندگی من با دین و علم دینی گره خورد.
خانواده:
من در خانوادهای متدین ولی فقیر به دنیا آمدم. خانواده ما شامل پدر و مادر، دو برادر و سه خواهر بود. یکی از برادرانم در سال ۱۳۹۸ خورشیدی در حادثهای جان سپرد و یکی از خواهرانم نیز در سال ۱۳۸۸ فوت کرد. دو خواهر دیگر و برادر بزرگ ترم در قید حیات هستند و زندگی مستقلی دارند.
آغاز درس آموزی:
اولین بار در مسجد قریه به درس خواندن پرداختم و همزمان در خیمه ای که به آن «مکتب» می گفتیم، تعلیم را آغاز کردم. گرچه امکانات محدود بود، اما شور و شوق و دلشادی ما فراتر از هر ثروتی بود.
در کنار مکتب، با مسجد نیز انس خاصی داشتم و تجربههای دینی نخستین بار در همان محیط شکل گرفت. از روخوانی قرآن تا حفظ پنج کتاب و آموزش کتابهای ابتدایی احکام، مسیر علمآموزی من آغاز شد.
هرات و دوره نوجوانی:
سال ۱۳۸۲ به قصد فراگیری علم دین به هرات رفتم. ابتدا در قریه «مشکوانیها» از ولسوالی پشتون زرغون، درسهای تجوید، صرف و نحو و فقه را فراگرفتم و تمرین سخنرانی نیز میکردم. این فعالیتها اشتیاق من به دعوت و سخنرانی را تقویت کرد.
پس از دوسال، به شهر هرات نقل مکان کردم و نزد یکی از علمای شهر، درسهای صرف و نحو ، تجوید، عقاید،( علم کلام ) حدیث و تفسیر، تاریخ اسلام ، بلاغت را ادامه دادم. در منطقه گازرگاه نیز در دارالحفاظ «میرویس صادق» ثبت نام کردم و پس از دوسال تلاش شبانه روزی، به عنوان حافظ قرآن فارغ التحصیل شدم.
بعد از آن، نزد استادان توانای شهر هرات به تکمیل درسهای تفسیر( تفسیر جلالین ، صفوه التفاسیر، تفسیر النسفی)، فقه ( هدایه ، شرح الوقایه ، فقه السنه ، ) و حدیث ( بلوغ المرام ، صحیح البخاری ، صحیح مسلم ، جامع الترمذی) پرداختم و دو روایت قرائت قرآن را ( حفص عن عاصم و ورش ) فرا گرفتم.
ازدواج، کار و تحصیل:
در سال ۱۳۸۶ همزمان با ادامه درس و کار، ازدواج کردم. برای تأمین مخارج ازدواج، به عنوان استاد و امام در یکی از دارالحفاظ های نزدیک خانه مشغول شدم. سپس به دعوت یکی از استادان قدیمم، در یک شرکت راه سازی به عنوان امام و مدرس مشغول به وظیفه شدم.
مدتی در مدرسه دارالعلوم هرات به تدریس پرداختم و سپس به دفتر مرکزی شرکت در کابل منتقل شدم. همزمان، در مدرسه دولتی «زیارتجاه» درس خواندم و در سال 1390 مدرک بکلوریا را اخذ کردم.
در کابل، علاوه بر کار در شرکت، به عنوان سخنران و سپس خطیب مسجد جامع فعالیت کردم. در سال 1393 برای تحصیل در مقطع لیسانس در رشته حقوق و فقه اسلامی به دانشگاه سلام پیوستم و در سال 1397 فارغ التحصیل شدم.
پس از آن، تحصیل در مقطع ماستری رشته تفسیر و حدیث را ادامه دادم و در سال 1399 فارغالتحصیل شدم.
که عمدتا کتاب هایی در باب مناهج المفسرین ، مناهج المحدثین، اصول التخریج،اصول الحدیث، اصول التفسیر، شبهات حول الاسلام حول القران حول السنه النبویه خوانده ام و پایان نامه من ( تیزس) درباره روش واصول دعوت اسلامی بود. همزمان به فعالیت رسانهای و دعوت اسلامی پرداختم و با مرکز «پیمان پرودکشن» همکاری داشتم تا اینکه دفتر مستقل «اقرأ» را تأسیس کردم.
در سال 1400 با خانواده به ترکیه نقل مکان کردم، اما فعالیت مرکز همچنان از راه دور ادامه دارد.
کارهای فرهنگی، نوشتاری و خدمات عام المنفعه:
به پیروی از رهنمود پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) و آموزههای بزرگان دینی، در حد توان سعی کردهام آموخته های دینی خود را با روش حکیمانه به مردم منتقل کنم.
در چند سال اخیر، درسهای تفسیری خود را گرد آوری و ودر قالب یک کتاب منتشر کردهام و تاکنون یک مجلد شامل تفسیر سوره های فاتحه وسوره بقره آماده چاپ شده است. ترجمه متون دینی، سخنرانی و فعالیتهای دعوتی نیز از دیگر حوزه های کاری من است.
بنیاد خیریه ای که تأسیس کرده ایم، در زمینه ساخت مسجد، حفر چاه آب، ایجاد راه های دسترسی، کمک به بیوهها و نیازمندان و تأسیس دارالایتام فعال است و کودکان یتیم را تحت حمایت آموزشی و مالی قرار می دهد.
فرزندان :
خداوند پنج فرزند به من عطا کرده است: سه دختر به نامهای مریم، زهرا و فاطمه و دو پسر به نام های محمد صادق و محمد.
حوزههای مطالعاتی و اهداف آینده:
تمرکز مطالعاتی من شامل تفسیر قرآنکریم ، حدیث صحیح رسول الله علیه السلام، فقه اسلامی،فقه مقارن حقوق اسلامی و اخلاق است.هدف از تحصیل و فعالیت هایم تربیت نسل جوان، تقویت فهم صحیح دین و خدمت به جامعه است.
چشمانداز من توسعه مرکز «اقرأ»، گسترش فعالیتهای آموزشی، فرهنگی و خیریه و ارتقای آگاهی دینی و اجتماعی مردم است.